احتمالاً برایتان پیش آمده است که هنگام خواندن مطالب درباره ارز دیجیتال با واژههایی مواجه شوید که معنایش را نمیدانید. در این مقاله از بینوست با مهمترین اصطلاحات ارز دیجیتال و کریپتوکارنسی آشنا خواهید شد.
Coin (کوین)
اصطلاح عامیانه رمزارز است.
Altcoin (آلتکوین)
به هر رمزارز دیگری به غیر از بیت کوین آلتکوین گویند.
Stablecoin (استیبل کوین، ارز دیجیتال پایدار، ارز دیجیتال باثبات)
نوعی ارز دیجیتال که هدفش ثابت و غیرقابل تغییر نگه داشتن قیمت و ارزش در بازار است و پشتوانهاش ارز، کالا یا اوراق بهادار مالی است.
Bitcoin یا BTC (بیت کوین)
یکی از بزرگترین و معروفترین رمزارزهاست.
Ethereum (اتریوم)
دومین رمزارز بزرگ بعد از بیت کوین است که برای اولین بار از قرارداد هوشمند استفاده کرد.
Ether یا ETH (اِتر)
توکن بومی پلتفرم اتریوم است.
گس (Gas)
انجام تراکنش در شبکه اتریوم با کارمزد و هزینه همراه است. کاربران بابت هر تراکنش باید ارز بومی اتریوم یعنی اتر را پرداخت کنند. این کارمزد را گس مینامند. از گس جهت پاداش دادن به ولیدیتورها بابت صرف انرژی برای تسویه تراکنشها استفاده میشود. گس همچنین عاملی بازدارنده در مقابل استفاده مخرب از بلاکچین اتریوم است.
Fiat currency (ارز فیات)
ارزهای سنتی که پشتوانه آنها اعتماد کامل به و اعتبار دولت یک ملت است. دلار آمریکا و یورو یا پوند بریتانیا و ریال ایران ارزهای فیات هستند.

Cryptocurrency (کریپتوکارنسی، کریپتو، رمزارز)
دارایی دیجیتالی است که میتواند با هدف حفظ ارزش یا به عنوان وسیلهای برای مبادله کالا و خدمات به کار رود. به جای نهادی متمرکز مانند بانک یا نهاد دولتی، تراکنشهای آن با رمزنگاری وریفای و تأیید و ثبت میشوند.
Cryptography (رمزنگاری)
روشی برای مخفی و ایمن نگه داشتن اطلاعات با به صورت رمز درآوردن این اطلاعات و تبدیل آنها به کدهای کشف نشدنی است. در این روش اطلاعات را تنها میتوان با کلید مخصوص رمزگشایی کرد و خواند.
Encryption (رمزگذاری)
روندی که در آن اطلاعات دیجیتال را به شکلی درمیآورند که بی اجازه نتوان به آنها دسترسی داشت. اگر برای دسترسی به سایتی از پسورد یا گذرواژه استفاده میکنید، سایت باید آن را رمزگذاری کند تا در صورت سرقت برای هکر قابل استفاده نباشد.
Decentralized (غیرمتمرکز)
برای توصیف فناوریهایی استفاده میشود که وابستگی به واسطههای متمرکز و ناظران را کاهش میدهند و از سیستمهای توزیع شده استفاده میکنند.
Defi (دیفای، خدمات مالی غیرمتمرکز)
فایننس یا امور مالی سنتی، متمرکز است چون به واسطههای قابل اطمینان وابسته است. به عنوان نمونه اگر قصد دارید پولی را برای دوست یا خویشاوند خود بفرستید، به بانک اعتماد میکنید تا آن را به دست گیرنده برساند. در حالی که دیفای هیچ واسطهای نیاز ندارد. افراد میتوانند داراییها را مستقیم و بی واسطه بفرستند و دریافت کنند. در دیفای تراکنشها میتوانند سریعتر و ارزانتر انجام شوند.
برنامه غیرمتمرکز (Dapp)
Dapp برنامه غیرمتمرکزی است که توسط نهادی مرکزی کنترل نمیشود. توییتر نمونهای از برنامه متمرکز است که کاربران برای فرسادن و دریافت پیامها به واسطهای تکیه میکنند. برنامه غیرمتمرکز در بلاکچین توزیع میشود و به کاربران امکان میدهد که بی واسطه اطلاعات را بفرستند و دریافت کنند.
DAO (دائو، سازمان مستقل غیرمتمرکز)
دائو، گروهی از افراد است که برای رسیدن به هدفی مشترک در کنار هم کار میکنند و از قوانین نوشته شده به صورت کد کامپیوتری خوداجرا تبعیت میکنند. پروژه بیت کوین از نخستین نمونههای سازمان مستقل غیرمتمرکز است.
Ledger (دفتر کل)
سوابق تراکنشها که توسط نهادهای مالی متمرکز و اپلیکیشنهای مالی غیرمتمرکز نگهداری میشوند. دادههای تراکنشهایی که وارد دفتر کل میشوند شامل زمان، تاریخ، فرستنده و گیرنده هستند.
Distributed ledger (دفتر کل توزیع شده)
در امور مالی سنتی، نهادی همچون بانک نگهداری دفتر کل مربوط به تمام تراکنشهای مشتریان را برعهده دارد. دفترکل های توزیع شده از نود یا گره یا کامپیوترهای مستقل برای ثبت، به اشتراکگذاری و همگام ساختن تراکنشها در دفتر کلی الکترونیکی استفاده میکنند. بلاکچین نوعی دفتر کل توزیع شده است.
Blockchain (بلاکچین)
فناوری زیربنایی که تقریباً تمام رمزارزها از آن استفاده میکنند. یک بلاکچین، دفتر کل کاملی از تراکنشها یا فعالیتهایی است که توسط چند گره شبکه به صورت همزمان نگهداری میشوند.

Fork (فورک)
فرآیندی که طی آن جامعه رمزارزی خاص در پروتکلهای بلاکچین تغییر ایجاد میکنند. سافت فورک شامل تغییر در پروتکل نرمافزار میشود اما سازگاری رو به عقب دارد (سازگاری با نسخههای قبلی). در هاردفورک تمام نودها به آخرین نسخه ارتقاء میابند.
Wallet (والت، کیف پول)
دستگاه ذخیره دیجیتال یا مکانی برای نگهداری امن داراییهای رمزنگاری شده. کیف پولها میتوانند آنلاین (کیف پول گرم) یا آفلاین (کیف پول سرد) باشند. تراست ولت، اتمیک ولت، لجر نانو و متامسک چند نمونه کیف پول ارز دیجیتال هستند.
Cold wallet (کیف پول سرد)
دستگاه فیزیکی برای ذخیره مانند فلش درایو (USB)، هارد یا SSD است که برای ذخیره رمزارزها به صورت آفلاین به کار میرود.
Hot wallet (کیف پول گرم)
نوعی ذخیره آنلاین رمزارزهاست که توسط یک صرافی یا شخص ثالث فراهم میشود. از آنجایی که این شیوه ذخیرهسازی آنلاین و با پسورد یا گذرواژه در دسترس است، مورد هدف هکرها قرار میگیرد.
Double spend (دو بار خرج کردن)
اگر با 20 هزار تومان سیب بخرید، دیگر مالک آن 20 هزار تومان نیستید و نمیتوانید دوباره آن را خرج کنید. حتی در تراکنشهای دیجیتال، نهادهای مرکزی مانند بانک به افراد اجازه میدهند که تنها یک بار پول خود را خرج کنند. در دیفای یا خدمات مالی غیرمتمرکز ممکن است یک کوین صدها بار کپی شود و 100 بار خرج شود. بلاکچین به کمک حل این مشکل آمده و از دوبار خرج کردن یا خرج مضاعف جلوگیری میکند.
cryptocurrency exchange (صرافی رمزارز)
صرافی رمزارز وب سایت یا اپلیکیشنی که به کاربران امکان میدهد تا کریپتو یا رمزارزهای خود را خرید و فروش کنند.
Market capitalization یا Market cap (ارزش بازار، مارکت کپ)
این اصطلاح ارزش کلی یک رمزارز در بازار را نشان میدهد.
Volatility (نوسان)
وضعیتی از بازار که در آن قیمتها بارها و به صورت پیش بینی ناپذیری بالا و پایین میروند.

ICO (عرضه اولیه کوین یا سکه)
این نام اختصاری برای عرضه اولیه کوین استفاده میشود. به سرمایهگذاران فرصت میدهد که از پروژههای جدید رمزارز پشتیبانی کنند.
Whitepaper (وایت پیپر، مقاله سفید)
سندی فنی که همراه با پروژههای جدید کریپتو یا رمزارز منتشر میشود و نحوه عملکرد سیستم را توضیح میدهد.
Hash (هش)
هش نتیجه قطعهای از دادههاست که از طریق الگوریتم خاصی پدید میآید. دادهها را به صورت زنجیره متنی منحصر به فردی از حروف و اعداد فشرده میکند. هش در رمزارزها مهم است چون بلاکچین سابقه تغییرناپذیری از تراکنشهاست و هش کردن میتواند تلاش برای تغییر یا تغییر غیرقانونی دادهها را آشکار کند.
Mining (ماینینگ، استخراج)
استخراج رمزارز، فرآیند وریفای یا تأیید تراکنشها با مکانیسم اجماع الگوریتم اثبات کار است. در ماینینگ با استفاده از سختافزاری کامپیوتری، هشی با تریلیاردها ترکیب مختلف حل میشود. هرچه قدرت محاسباتی بیشتر باشد، در بازه زمانی معینی میتوانید حدسهای بیشتری بزنید و شانس بیشتری برای ضرب یا مینت رمزارز جدید دارید.
Proof of work یا PoW (گواه اثبات کار)
نوعی مکانیسم اجماع است. بلاکچینهای زیادی از آن استفاده میکنند که ثابت کنند ماینرها کارهای محاسباتی را برای حدس هش 64 کاراکتری انجام دادهاند تا بلاکی به بلاکچین اضافه کنند.
Proof of stake یا PoS (گواه اثبات سهام)
برخی از بلاکچینها از این مکانیسم اجماع استفاده میکنند. برای استفاده از آن لازم است که وریفای کنندگان یا تأیید کنندگان، مقداری رمزارز را قفل یا استیک کنند تا فرصت اضافه کردن بلوک یا بلاک جدید به بلاکچین را به دست آورند. هرچه کوینهای بیشتری را استیک کنید، بیشتر احتمال دارد که ولیدیتور شوید. اگر به صورت عمدی یک تراکنش تقلبی را تأیید کنید، استیکینگ را از دست میدهید.
Validator (ولیدیتور، اعتبارسنج)
فردی که هزینه میکند تا فرصت اعتبارسنجی تراکنشها را به دست آورد و در بلاکچین اثبات سهام، رمزارز کسب کند.
سخن پایانی
در این مقاله با مهمترین اصطلاحات ارز دیجیتال آشنا شدید. در صورتی که پیشنهاد یا نظر یا سوالی دارید خوشحال خواهیم شد که در بخش نظرات پاسخگوی شما باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید